جنگل سیاه

هیچ همین .

حال بد این روزها

اولین بار بود همچین جایی میومدم. .. البته بعد از اون شهریور لعنتی که خودم همونجا بودم ... واقعا نمیدونم چطور واژه هارو کنار هم ردیف کنم برا وصفش...پر از بغض بود دیروز .. انقد که خالی میشدم از درون...وقتی صحنه هاش میاد جلوی چشمم وای از وقتی که صحنه ها بیاد جلوی چشمم...دوباره کابوس ها و تو خواب جیغ زدنا :(( خدایا صبر :((((((
ولی همیشه تیکه تلخِ قصه آخره
پرنده عقاب شکار و کوه و دامنه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان