جنگل سیاه

هیچ همین .

باید که ثبت کنمشون یه جایی.لعنت

تصویرهای سیاه و تاریکی که در مغزَت می لولن..
کله ات که از حجم هر خبر و اتفاق بدی هشدار انفجار می دهد،
تاریکی هایی که در خودت خفه می کنی..
و دنیایِ متفاوتت...
انقدر متفاوت که از ترس درک نشدن و طرد شدن به زبان نمی آوری هیچ کدام از ابعادش را !!
و مغزی که تک تک سلول هایش در آهنگ های متال حل می شود..

ولی همیشه تیکه تلخِ قصه آخره
پرنده عقاب شکار و کوه و دامنه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان