چهارشنبه ۲۹ فروردين ۹۷
نمیدانم کجایم؟ و به کدامین رَهَم؟!
واژه های ذهنم دیگر مرا یاری نمی کنند برای نوشتن دو مصرع شعری...
خالی گشته ام از هر چه شعر و قافیه ...
نمیدانم در کدامین نقطه ی این جنگل سیاه ایستاده ام
و چرا صدای فریادهایِ بی صدای چشمانم را کسی نمی شنود
و چقدر خوب نیست احوالِ روانم ...
دلم سقوط میخواهد ... سقوط و دیگر هیچ.
#وقتی مثلا ادبیاتی می نویسم :[
حالم خوب که نیست ولی باز این خنده قفله رو لبام.